چه کسی می گوید که گرانی شده است؟
دوره ی ارزانیست!
دل ربودن ارزان،
دل شکستن ارزان!
دوستی ارزان است!
دشمنی هم ارزان!
و شرافت ارزان!
آبرو قیمت یک تکه ی نان
و دروغ از همه چیز ارزان تر!
قیمت عشق چه قدر کم شده است!
کمتر از آب روان
و چه تخفبف بزرگی خورده،
قیمت هر انسان!
خادمی
ماهی هم به آرزوی دیرینه اش رسید...
آرزوی پرواز...
ولی ...!!!
عجب چنگالی داشت عقاب.!
نیروانا جم
بسیار برای تو نوشتم غم خود را
بسیار مرا نامه، ولی نامه بری نیست
اخلاقی
اینجا زمین است
رسم آدم هایش عجیب است!
این جا که گم می شوی، به جای این که دنبالت بگردند،
فراموشت می کنند!!!
فربد
باران آبرویم را خرید،
شبیه مردی که گریه نمی کند
به خانه برگشتم!
اخلاقی
کمی ستاره بیاور و روشن کن اینجا را
گناه من که همیشه سمت تاریک ماهم چیست؟
من فقط به زمین پشت کرده ام...
قیصر بهرامی
چای می نوشم که با غفلت فراموشت کنم
چای می نوشم، ولی از اشک فنجان پر شده
اخلاقی
جهان اول جایی است که در آن برای جایزه، از گرسنگان جهان سوم عکس می گیرند!
م.ج
حرف های دلم را هرگز کسی نمی فهمد؛
فقط روزی مورچه ها خواهند فهمید که در زیر خاک،
گلویم را به تاراج می برند!
میرزایف
کافه چی!
قهوه ام را شیرین کن...
آن روزها که تلخ می خوردم؛
روزگارم شیرین بود!!!
نیروانا جم
مدت هاست؛
نه به آمدن کسی دلخوشم،
نه از رفتن کسی دلگیر،
بی کسی هم عالمی دارد...!!!
میرزایف
ابراهیم نیستم،
امّا کودک درونم را قربانی کسی کردم که ارزشش کمتر از یک گوسفند بود...!!!
نیروانا جم
بزرگ شدن ، بزرگ ترین جنایت در حق کودکان است.
ای کاش تا ابد کودک می ماندیم و نادان...!
نیروانا جم
آدم چه صبورانه بعضی دردها را تحمل می کند، بی آنکه بداند حق است یا ستم!!!
نیروانا
به حال گربه ای اشک می ریزم که در گورستان سگ ها به خاک سپرده می شود!
نیروانا جم
حکایت جالبیست که فراموش شدگان،
فراموش کنندگان را فراموش نمی کنند.
نیروانا
شب...
من...
تنهایی...
و سیگاری که سر و ته روشن شد...
آخرین رفیقم را اشتباهی سوزاندم!!!
علی فراهانی
گاهی دلم به کوچکی دنیا می شود که با یک نخ سیگار، آلوده می گردد...
حمید بیگدلی
بی گناه پای چوبه ی دا می خندید، انگار نمی دانست دوره ی ضرب المثل ها تمام شده است...
مسعوده جمشیدی
از اتاق خاطراتم بوی حلوا بلند شده است.
آرام فاتحه ای بخوان و برو...
شاید خدا گذشته ام را بیامرزد!
علی فراهانی
این روزها به جای « شرافت» از انسان ها فقط « شر» و « آفت» می بینی!
علیرضا نورزاده
آدم های تنها گاهی خیلی خوش شانسند،
چون کسی را ندارند که از دست بدهند.
علیرضا نورزاده
آتش زدن به یک سرنوشت،« کبریت» نمی خواهد،« پا» می خواهد که لگد بزنی به همه دارایی یک نفر...
و بروی...!
نیروانا جم
ای مترسک!
آنقدر دستهایت را باز نکن
کسی تو را در آغوش نمی گیرد.
« ایستادگی» همیشه « تنهایی» می آورد.
علیرضا نورزاده